جامعه شناسی فوتبال
اگر کارکرد آشکار فوتبال سرگرم کردن ما باشد، کارکرد پنهان آن اجتماعی کردن افراد، ارائه الگوهایی برای تقلید و نیز ارائه نظراتی برای سازگار شدن ما با جهان بوروکراتیک معاصر است. گاه پدیده هایی نقش جانشین مذهب را بازی می کنند. یا اینکه شاید بعدی مذهبی و مقدس دارد که به ندرت قابل تشخیص است. احساسات پرشور مردم نسبت به فوتبال و تیم محبوبشان و شدت علاقه جمعی ما به این بازی مرا به این اندیشه فرو می برد که فوتبال بسیار فراتر از یک ورزش است. مصداق اندیشه مذهب گون در بطن فوتبال را در جمله ی دیگو مارادونا اسطوره فوتبال آرژانتین می بینیم که گل خود به انگلستان در فینال جام جهانی ۱۹۸۶ که با دست به ثمر رساند را نشانه ای مقدس در پاسخ به استعمار انگلستان قلمداد کرد و اسم آن گل را “دست خدا” نامید. در باب این موضوع مایکل آرری یل در کتاب فرهنگ رسانه جمعی شده بیان می کند: در جوامع غیر دینی ورزش جای خالی مذهب را پر می کند.
وقتی توجه رسانه های جمعی به مسابقات فوتبال را می بینیم و آمار تماشاچیان یک بازی فوتبال را مشاهده می کنیم که جمعیت زیادی درگیر یک بازی فوتبال شده اند و با توجه به هزینه های اقتصادی، فرهنگی، روانی و اجتماعی این پدیده جهانی می بینیم که فوتبال تنها یک ورزش ساده نیست.
آیا نظام معنایی جدیدی در جامعه شکل گرفته است که کنشگران را به سازماندهی واحد جدید اجتماعی-فرهنگی میادین فوتبال کشانده است؟ سمبل ها و نشانه های این پدیده چیست؟ آیا میدان فوتبال به منزله نماد جدیدی است؟
عناصر این پدیده در کنار هم فوتبال را فراتر از ورزش می شناساند. در آغاز این دیدگاه باور به تحقق شرایط جدید دارد. زیرا به معرفی کنشگران، نظم معنایی، اهداف و سازمان کار جدید می پردازد. سپس به ما می گوید میدان بازی، صندلی تماشاچی، دوربین فیلمبرداری، فیلمبردار، داور، توپ، پلیس، فروشنده بلیط، تلویزیون، گزارشگر، شرکت های بازرگانی، تولید کننده لباس و لوازم ورزشی، وب سایت های آنلاین فروش بلیط، قهرمانان، چهره های فرهنگی، سیاسی و هنری علاقه مند به فوتبال، شعارهای بازرگانی، سرودهای قبل و حین و بعد بازی و …عناصر این نظام هستند که معنی جدیدی از زندگی می دهند که در آن شادی، شور، اضطراب، فریاد، احساس، وطن و گروه گرایی دیده می شود. به عبارت دیگر اینجا محل رقابت کنشگرانی است که به طور داوطلبانه حاضر شده اند و تصور روشنی از یکدیگر دارند و هدفمند هستند.
فوتبال برخلاف گذشته پدیده ای نیست که صرفا به مردان جوان غیرموفق در تحصیل و یا فراری از خانه اختصاص یافته باشد و علاقه مندان به فوتبال گروه های اجتماعی پایین و طبقات اجتماعی حاشیه ای باشند. در مدیوم جدید فوتبال به اصطلاح جهانی و همه گیر شده و همه ی گروه های اجتماعی و طبقات مختلف جامعه را درگیر ساخته است. زنان مانند مردان، پیران و جوانان، ثروتمند و فقیر، روستایی و شهری و …درگیر فوتبال شده اند. فوتبال در حیات انسان معاصر ریشه دوانیده است. حتما از بسیاری شنیده اید که دلتنگ بازی می شوند هر چند بازیکن نیستند و اینها فقط نشانه های یک طرفداری ساده از یک تیم یا ورزش نیست. اینها افرادی هستند که می خواهند با ارجاع به مجموعه نمادین فوتبال، به بازشناسایی نظام مفهومی و معنایی شان دست یابند. آیا این موضوع چیزی غیر از ساختن دنیای جدید اجتماعی-فرهنگی است، دنیایی که خصوصی، محرمانه، فردی و …نیست بلکه جمعی و فرا گروهی است.
می توانید در وبلاگ آسان اسپرت مقاله های تاریخچه فوتبال، برنامه تمرینی فوتبال برای نوجوانان در خانه و... را مطالعه کنید.
آسابرگر جامعه شناس در زمینه معناشناسی شکل فوتبال بیان می کند:
“یکی از نکاتی که از بررسی فوتبال در می یابیم این است که ما در جامعه ای بسیار پیچیده زندگی می کنیم که در آن زمان بسیار مهم است و ارتباطات نیز بسیار اهمیت دارد. بخش بزرگی از بازی عبارت است از ارتباطات میان مربیان و بازیکنان و در هر بازی نشانه های زیادی میان آنها رد و بدل می شود. هر چه بازیکنان انجام می دهند بیشتر در جلسات تمرین برنامه ریزی و بررسی شده است. فقط این واقعیت که انسان ها اشتباه می کنند و دست به کارهای پیش بینی نشده می زنند، طرح های مربیان را نقش بر آب می کند. افزون بر این یاد می گیریم که جامعه بسیار تخصص گراست و این تخصص گرایی داخل گروه کارکرد دارد. امروزه تیم ها دارای تخصص دفاع و تخصص حمله هستند که هریک استعدادها و توانایی های خاصی دارند. تیم های فوتبال همچون الگویی برای جامعه مدرن عمل می کنند. ما با تماشای فوتبال یاد می گیریم که باید متخصص باشیم و در سازمانی منظم و سازمان یافته، که از بالا کنترل می شود (توسط مربیان) کار کنیم و تخصص خود را در درجه اول به نفع گروه و بعد برای خودمان به کار گیریم.
منبع مقاله: وبلاگ آسان اسپرت